نمایش اغواگری های ترامپ در سواحل خلیج فارس


کد خبر: 6063
حبیب الله فتاحی اردکانی

هیچ رئیس جمهوری  تابه حال اینگونه حقیقت و اخلاق را به سخره نکشیده، ارزش های مادی و معنوی خود و دیگران را نادیده نگرفته و اینقدر شیوخ عرب خلیج فارس را بازیچه اهداف سیاسی و مطامع مادی و اقتصادی خود نکرده است، حس تبختر و حضور مغرورانه ترامپ در میان چند کشور عربی درحالیکه درهمان روز دهها نفر از مردم بی دفاع غزه به جرم ایستادگی در مقابل دشمن متجاوز صهیونی با بمب های آمریکایی به خاک و خون می غلتیدند و سر کیسه کردن شیوخ متمول عرب همزمان با این جنایات ضد بشری آبرویی برای این ها باقی نگذاشت، او تلاش کرد حضور خود را درجمع آنان پاسخگویی به محبت وعشق آنان جلوه دهد اما این رفتار که به قول برخی نویسندگان فضای رسانه دنیا نوعی غارتگری به حساب می آید حقیقت رسوای باج گیری بزرگ رئیس جمهور ایالات متحده از حاکمان عربی را عیان و آشکار کرد. به شهادت تاریخ هیچ کدام از رهبران پیشین عرب با همه وابستگی شان اینگونه مرعوب رییس جمهور آمریکا و غرب نبوده و اینطور ثروت های ملتشان را به پای دیگران نریخته اند و عصبیت قومی عربی و قبیله را منکوب نکرده اند، کاشکی یکی از این میان بانگ بر می داشت و فریادی برمی آورد تا ذره‌ای از اعتبار از دست رفته را بر می گرداند، اما گویی که اینها غافل تر از این بودند تا که بخواهند اندکی از مافات را ولو به ظاهر جبران نمایند و هویت و حریتی از خود نشان دهند. استقبال و پذیرایی کامل و سنگ تمام این چنین برای کسی که در سیاست ورزی جز به سود و پول بیشتر نمی اندیشد و غیر تحقیر و تخفیف آورده ای برای دیگران ندارد آنهم توسط سران اسلامی صحنه ای بود که در ورای تعاریف و تمجید های ریاکارانه دو طرف از هم در این روزها به سیمای حقیقی جهان مخابره شد و جهانیان آنرا به نظاره نشستند و به عینه دیدند و ملاحظه کردند.

ترامپ سرمست و مغرور از تاوان سنگینی که از اعراب گرفت در قبال معامله کلان ترلیاردی با قطر وامارات ومیلیاردی با عر بستان که درعرض یک هفته حدود۲ /۳ تلریون دلار برای زرسالاران عرب به عنوان پادشاهان مشهور لابی در دنیای غرب هزینه دربرداشت، افاضاتی هم بر علیه ملت بزرگ و باعظمت ایران داشت که فریب و اغوایی شیطانی در مقابل حقایق مسلم تاریخی بیش نبود، از جمله این فریب کاری و گزافه گویی ها تمجید و ادعای پیشرفت وآبادانی آن سوی خلیج فارس در مقابل سوی دیگربود ، دیگر تهمت حمایت از تروریست  به ایران اسلامی و همچنین عدم اجازه دستیابی به سلاح اتمی که باید گفت درمورد اول علیرغم کمبودها و سختی های معیشتی هیچ عاقلی درجهان ملت بزرگ ایران را عقب مانده از قافله علم و پیشرفت نمی داند، پدرخواندگی تروریست های داعش نیز مسولیتی است که خود ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی افتخار آنرا به دموکرات‌های آمریکایی داده بود و امروز نیز با دیدار علنی با الجوالانی که هنوز در لیست تروریست های تحت تعقیب سفارت آمریکا در دمشق قرار دارد حقیقت را به خوبی به نمایش گذاشت، سلاح اتمی نیز اساسا در دکترین دفاعی ایران جایی ندارد و گرنه خود می دانند که آنها توان جلوگیری از آن را نداشتند و دیگر این حقیقت که کیست نداند از سپیده دم پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، دولت های آمریکا هر یک سخت ترین تحریم ها و حملات و توطئه های گوناگون نظامی و اقتصادی را بر علیه ملت ایران به خاطر استقلال و آزادیشان به مورد اجرا گذاشته و به قول حضرت امام اصلا تمام بد بختی های ما از آمریکاست و پوشاندن این حقیقت خود گویای عمق خیانت و جنایتی است که غرب سالهاست درحق مردم ایران روا داشته و می دارد، و اما عقد قراردادهای کلان نظامی و تسلیحاتی، تضمین سرمایه گذاری هنگفت اعراب در آمریکا، شوی تبلیغاتی بر علیه کشورهای مستقل با تهدید و تطمیع ، تفرقه و ایجاد اختلاف بین کشورهای عربی و ایران، حمایت بی چون و چرا از کشورهای وابسته به خود و در نظر داشتن امنیت و منافع دائمی صهیونیست ها در هر شرایط، تنها ارمغان این سفر چند روزه ترامپ به منطقه غرب آسیا نبود، بلکه باید گفت این سفر به بهترین وجه ابعاد پنهان سیاست ها و اقدامات مزورانه ابرقدرت آمریکا که در میانه خون وآتش ناشی از یکسال جنگ و خونریزی اسراییل با بخشی از جامعه عربی با حمایت تمام قد و انبوه سلاح های آمریکایی انجام می شود جایی برای دفاع از اقدامات ضد بشری و خلاف صلح و امنیت بین المللی آنها باقی نگذاشت و این چیزی است که توسط شخصیت های سیاسی و علمی اروپا و خود آمریکا نیز به روشن ترین وجه بیان گردید آنجا که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مجبور شد بگوید غرب دیگر آن غربی نیست که می شناختیم،  این کشور دیگر آمریکای سابق نیست و باید فکری دیگر برای آینده دنیا کرد.

سیاست ادعایی صلح از طریق قدرت جای خود را به رویکرد رانت از طریق زور داده و مشخص ترین وجه آن نیز کسب حداکثری سود و نفع اقتصادی با اخلاق کاسب کارانه و زیر پا گذاشتن ارزش‌های مشترک و اصول و معیار های جهانی با سرپوش گذاشتن بر حقایق و اتهام زنی به دیگران و اختلاف افکنی درمیان کشورهای اسلامی است که همه بدبختی های آن نیز ناشی از تحریم ها و زورگویی های خود آمریکا در منطقه است. با این حال علیرغم این باج سنگینی که به رئیس جمهور آمریکا پیشکش کردند حداقل حرف اختلاف انگیزی در فضای دیپلماسی جدید این روزای وزارت خارجه و رفت و آمدهای مسئولان عربی به ایران از ناحیه آنها تا به اینجا مطرح نگردید که نشان از عمق قدرت و اعتبار سیاسی جمهوری اسلامی و دور اندیشی از اوضاع کنونی و آینده منطقه و جهان است.

آمریکایی ها با تحریم آن دسته از کشورهایی که در تیول آنان نیستند و فشار بر آندسته دیگراز دولت هایی که نمی خواهند با آنان همراهی کنند خود عامل همه بدبختی هایی شده اند که امروز به دروغ آنرا به طرف مقابلشان نسبت داده و به عقب ماندن از جریان توسعه اقتصادی وپیشرفت متهم می سازند.

بعید است کسی سیاست های دوباره رئیس جمهور آمریکا در منطقه را غیر از روندی بداند که در دوره قبل  به اصطلاح خوشان برای دوشیدن بیشتر کشورهای ثروتمند منطقه به کارگرفت و یا کسی جز برای استعمار بیشتر ثروت های انباشته عربی بداند که برق آن چشم ارباب ترامپ را گرفته و حاضر نیست ذره ای از آن کوتاه بیاید، حال اگرچه به دروغ چند کلمه ای نیز در وصف خوبی ها و سخاوت وب رتری آنان نیز بگوید، درحقیقت این پول ها خرج سلاح هایی خواهد شد تا دوباره آتش تهیه جنگ های جدید در گوشه گوشه دنیا ازجمله کشورهای اسلامی و غرب آسیا گردد و برای تولید تسلیحات جدید و رونق چند روزه کارخانجات آنان چرخ های اقتصادی غرب را سرپا نگه دارد و ملت ایران که همیشه ذره‌ای اعتماد به قول و قرارهای آمریکا نداشته و به خدای خود متکی بوده راه خود را در میان همه توطئه ها وتحریم های این کشور تا رسیدن به رشد و رونق اقتصادی بهتر از گذشته دنبال خواهد کرد اما دنیا بداند که رئیس جمهور تجارت پیشه آمریکا این بار دیوانه وار برای چند دلار بیشتر همه ارزش‌ها و معیارهای گذشته خود و دنیای معاصر را به تاراج داد و همه چیز را فدای منفعت وکسب سود بیشتر خود نمود و در این میان آنچه البته بی ارزش و ناچیز است حقیقتی است که نمی توان آنرا در سیاست ها و اقدامات دولت جدید ایالات متحده آمریکا جست.

سیاست امروز و راهبرد اکنون آمریکای ترامپ، اول آمریکا و آخر هم آمریکاست ، اصولا همه چیز برای او و با اوست و کشورهایی می توانند اظهار وجودی کنند که متاع و کالایی برای عرضه داشته باشند و بتوانند بر قدرت و ثروت این کشور بیافزایند، دیگر ارزشها و آرمانهای حقوق بشری گذشته مطرح نیستند و صلح و امنیت بین الملل نیز به آنها ارتباطی ندارد، هرچه هست سود و منفعت محض است، این نگاه ابزاری و املاک و مستغلات است که تصمیم سازاست، دیگران به مال و ثروتشان سنجیده و انتخاب می شوند آنهم برای دوستی با آمریکایی که اکنون رئیس جمهورش رفته رفته می رود تا پا جای پای فرعون گذاشته و در مخیله اش ادعایی پادشاهی و ربانی هر دو را باهم می گنجد، دیگر چه اهمیت دارد که در آن گوشه دیگر، مردمان مظلوم سرزمین کنعان رها و تنها طعمه نامردمان شده اند، کاش یک بار دیگر خداوند تفضلی می فرمود و موسایی برای نجات این قوم متحیر و سرگردان فرو می فرستاد که اذهب الی فرعون آنه طغی......

 

 


گزارش خطا
ارسال نظر